در زیر ستون من در Fox.com در مورد افزایش خشم در این انتخابات است. این هفته، کتی هوچول، فرماندار نیویورک، صدای خود را به خشم اضافه کرد و گفت که هر، به ترامپ رای دهد «ضد آمریکایی» است. علیرغم چنین اظهاراتی، در برخوردی کوتاه در مسیر نیویورک برای پوشش خبری انتخابات، دلیلی برای امیدواری یافتم.
در اینجا ستون است:
چه زم، رئیس جمهور جو بایدن در شهر زادگاهش اسکرانتون در ایالت پنسیلو،ا روی تریبون رفت تا برای آن کمپین تبلیغاتی کند کامالا هریس معاون رئیس جمهور، بسیاری انتظار بازگشت به بایدن “وحدت کننده خود را”. از انتخابات 2020، به ویژه پس از اظهارات اخیر او که ده ها میلیون حامی ترامپ را “،” خواند. اگر اینطور بود، وقتی معلوم شد که “او را پشت سالن بدنسازی ببرید“بایدن. بایدن که از میان دندان های به هم فشرده صحبت می کرد، احساس کرد که می خواهد “بو [T،p] در ،” حتی با وجود نگر، کمپین هریس در مورد گاف های پرهزینه او، بایدن به وضوح نتوانست در برابر خشم مقاومت کند. او تنها نیست.
به نظر می رسد کل این انتخابات یک نوع سیاسی است خشم رود. در کتاب من، “حق ضروری: آزادی بیان در عصر خشم،” من بحث می کنم که چگونه لفاظی های خشم و سیاست خشم مدت ها بخشی از تاریخ ما بوده است. سیاستمداران اغلب عمداً باعث خشم می شوند تا رأی دهندگان را نه در حمایت از سیاست های خود، بلکه در مخالفت با مخالفان خود جمع کنند.
با این حال، ناتو، ظاهری بایدن در کنترل خشم خود یکی از ویژگی های مش، این سیاست خشم است. همانطور که در کتاب نوشتم، «خشم رهایی بخش، حتی اعتیادآور است. این به ما امکان میدهد چیزهایی را بگوییم و انجام دهیم که معمولاً از آنها اجتناب میکنیم، حتی در دیگران محکوم میکنیم.» همچنین مسری است. در سراسر کشور، مردم سر همسایگان فریاد می زنند، تابلوها را پاره می کنند و حتی به یکدیگر حمله می کنند. چیزی که آنها تمایلی به اعتراف ندارند این است که از خشم لذت می برند. آنها آن را دوست دارند.
من به ،وان ،ی که بیش از دو دهه در مورد لفاظی های خشم نوشته و انتخابات ریاست جمهوری را برای شبکه های مختلف پوشش داده ام، باید به این صحنه ها عادت داشته باشم. من نیستم. از صحنههای خارج از محاکمه ترامپ در منهتن گرفته تا صحنههای خارج از گردهماییهای سیاسی در ویرجینیا، خشم را افسردهکننده و تضعیفکننده میدانم.
با این حال، در پرواز به نیویورک این آ، هفته برای پیوستن به پوشش خبری انتخابات فا،، لحظهای از امید واقعی داشتم. مردی مرا به فرودگاه برد و به من گفت که چند ماه دیگر از تابعیتش گذشته است و اینکه او و همسرش چقدر از اینکه به زودی شهروند ایالات متحده می شوند، سپاسگزار هستند. او از یک میانه آمد کشور شرقی جایی که او مدتها ایالات متحده را به خاطر آزادی هایش، به ویژه آزادی بیان، تحسین می کرد. در واقع، او در کشور خود، دائماً با ،ت خود دچار مشکل میشد و از سوی امامش اخطار میشد که باید با بیان عقیدهاش، «مثل آمریکاییها» رفتار نکند.
او نمی توانست سکوت کند، بنابراین تصمیم گرفت در عوض آمریکایی شود.
او سپس به من گفت که او و همسرش در این انتخابات چقدر سردرگم شده اند. آنها ایالات متحده را دوست دارند و نمی توانند بفهمند که چرا مردم اینقدر منفور و عصب، هستند. او خاطرنشان کرد: «مثل اینکه آنها نمیدانند اینجا چه دارند.
با گوش دادن به او در طول سفرمان، چیزی را احساس کردم که مدتی بود احساس نکرده بودم: امید واقعی.
گاهی اوقات، واقعی ترین شهروندان ما در میان جدیدترین افراد مسلمان ما یافت می شوند. همانطور که در کتابم بحث میکنم، مشکل دموکراسی ما این است که بیشتر شهروندان در کشوری بزرگ شدهاند که در آن حقوق اولیه مانند آزادی بیان تضمین شده است. آنها هرگز فقدان چنین حقوقی را نمی دانستند. این مرد و همسرش دارند. آنها در اینجا متولد نشده اند. آنها مجبور بودند با خطرات زیادی از کشور خود فرار کنند و شهروند ایالات متحده شوند. آنها ما و آنچه ما برای آن ایستاده ایم را انتخاب ،د.
آنها دیگر آمریکایی های بزرگی را دنبال می کنند که توسط چیزی منحصر به فرد در مورد این کشور به این سواحل کشیده شده اند. یکی تام پین بود. مردی که به او اعتبار داده می شود که ملتی را پشت سر یک انقلاب جمع کند، تنها دو سال قبل از اعلام استقلال در این سواحل فرود آمد. او با انتشار کتاب به شهرت رسید عقل سلیم برخی را خشمگین کرد، مانند جان آدامز، که او را به ،وان یک غوغاگر ناآرام و ناشناخته می دیدند.
با این حال، دقیقاً مهاجرت پین بود که به سخنان او چنین وضوح و قدرتی بخشید. او این ملت نوظهور را برای تمام بشریت منحصربهفرد میدید، ملتی که در آن شهروندان میتوانستند بدون محدودیتهای اجتماعی، اقتصادی و سیاسی آهکیشده دنیای قدیم آزادانه زندگی کنند. صدای او در این ملت طنین انداز شد زیرا بسیار اصیل و معتبر بود.
همان صدا را در راه فرودگاه شنیدم. گاهی اوقات، جدیدترین در میان ما لازم است تا به ما یادآوری کند که ما چه ،ی هستیم، نه تنها برای بقیه جهان، بلکه برای یکدیگر.
من نمی دانم در شب انتخابات چه چیزی از آن دروازه بیرون می آید. من قبلا آنجا بوده ام. با این حال، نیمی از این کشور در هر صورت بسیار بسیار ناراحت خواهند شد. چیزی که ما باید برای به خاطر سپردن آن تلاش کنیم این است که این انتخابات ما را تعریف نمی کند. خشم ما را تعریف نمی کند. ما تقریباً 250 سال پیش خودمان را تعریف کردیم و هر روز چنین می کنیم که شهروندان جدیدی مانند دوست جدید من به این سواحل می آیند. امیدی وجود دارد که ما کی هستیم. . . حتی اگر گاهی فراموش کنیم
منبع: https://jonathanturley.org/2024/11/05/the-best-of-us-in-the-midst-of-a-roid-rage-election-a-reason-to-have-،pe/