وکیل نباید فراتر از حقالوکالتی که در وکالت نامه تعیین کرده از موکل خود خواستار شود؛ زیرا اینکار برخلاف شئن اخلاقی یک وکیل خوب است. عزل یا استعفای وکیل یا تعیین وکیل جدید باید در زمانی انجام شود که موجب تجدید جلسه دادگاه نگردد، در غیر این صورت دادگاه به این علت جلسه را تجدید نخواهد کرد. تبصره ۲- در جرائمی که مجازات آن سلب حیات یا حبس ابد است، چنانچه متهم اقدام به معرفی وکیل در مرحله تحقیقات مقدماتی ننماید، بازپرس برای وی وکیل تسخیری انتخاب می کند. اختیار وکیل برای استناد به سوگند نیاز به تصریح در وکالتنامه ندارد آنچه نیاز به تسویه در وکالتنامه دارد قبول یا رد سوگند است.
- در لایحه ی قانونی استقلال کانون وکلا و آیین نامه ی آن، نه صریحا و نه ضمنا ماده ی ۲ قانون وکالت را نسخ نکرده است و به هیچ وجه ناظر به وکالت های اتفاقی و پروانه ی وکالت اتفاقی نمی باشد.
- در صورتی که موکل در دادگاه برنده شود دادگاه میتواند طرف دیگر دعوا را به پرداخت حقالوکاله وکیل معاضدتی محکوم کند، این حق برابر ۵ درصد از حکم صادره بر علیه طرف دیگر میباشد، اگر موکل در دادگاه برنده نشود هیچ حقالوکالهای به وکیل تعلق نمیگیرد.
- در مواردی که اشخاص برای دفاع از حقوق خود در دعاوی حقوقی نیاز به وکالت داشته باشند اما به دلایلی امکان گرفتن وکیل نداشته باشند، با تشخیص عسر و حرج موکل از سوی دادگاه یا تشخیص کمسیون معاضدت کانون وکلا، وکیلی به صورت رایگان دفاع از حقوق شخص معسر را بر عهده میگیرد.
- کسی که میخواهد داوری و قضاوت کند قبل از هر چیز باید خود را تصفیه کامل نماید گذشته از تحصیلات تخصصی که شرط اولیه و اساسی قضاوت و داوری است عالم به علوم اجتماعی باشد.
وکالت یکی از عقود بسیار رایج میباشد، که امروزه در صحنههای اجتماعی و اقتصادی و بانکها استفادۀ زیادی میشود. در صورت عدم توجه و رسیدگی کانون اخیر، کانون متبوع وکیل مزبور نیز حق رسیدگی خواهد داشت. 7- کارآموز مکلف است پس از پایان دوره یا در مهلتهایی که کمیسیون تعیین میکند، پایان دوره خود را اعلام و مدارک انجام تکالیف را حداکثر ظرف بیست روز به کمیسون کارآموزی تسلیم نماید. وکیل کارآموز باید کلیه امور وکالتی را که خود قبول میکند یا توسط وکیل سرپرست به او واگذار میشود، مانند تنظیم وکالتنامه، دادخواست، شکواییه، لایحه و … با نظارت وکیل سرپرست انجام دهد.
حق طلاق + گرفتن طلاق به وسیله آن
اشخاصی که توان مالی پرداخت حق الوکاله جهت اعطای وکالت در دفاع و پیگری پرونده را ندارند و یا اشخاصی که صرفاً قصد اطلاع حقوقی از روند دادرسی و بررسی پرونده را دارند می توانند با اعطای وکالت در مطالعه پرونده به وکیل دادگستری از مزایای این نوع وکالت بهره مند شوند. در صورتی که متقاضی از تمامی شرایط فوق برخوردار باشد، نیاز به صدور مجوز خواهد داشت. برای انجام این کار متقاضی باید درخواست خود را به طور کتبی به کانون وکلای دادگستری تحویل دهد.
ورود به حساب کاربری
باشد تا بتوانیم رسالت خود را دراین مسیر به خوبی انجام داده و بدین شکل خدمت کوچکی به جامعه حقوقی کرده باشیم. وکیل مع الواسطه معمولا برای رسیدگی به امور جزایی و یا محکومیت های مالی انتخاب می شود که موکل به دلیل حبس توانایی انتخاب وکیل را ندارد. از جمله این وکالت ها که توسط وکیل مدنی و موکل تنظیم می شود می توان به وکالت برای طلاق، خرید و فروش خانه، فسخ اجاره و رسیدگی به امور سازمان ها و ادارات دولتی اشاره کرد. با تنظیم وکالت وکیل و موکل در برابر یکدیگر از حقوقی برخوردار می شوند و نسبت به یکدیگر وظایف و مسئولیت های متقابلی را پیدا می کنند. به بیان دیگر چون وکیل دادگستری با قبول وکالت تبرعی وجهی دریافت نمی کند تا بر حسب مقررات مالی، مالیات بر درآمد را بپردازد. اگر دادگاه تشخیص دهد که متهم قادر به انتخاب وکیل نیست با استفاده از بودجه دادگستری برای متهم وکیل تعیین می کند.
طبق اصول قانونی جمهوری اسلامی ایران غیر از وکلای دادگستری که دارای پروانه وکالت از کانون وکلای دادگستری می باشند هیچ شخصی نمی تواند در جلسات دادگاه برای دفاع از حقوق افراد حاضر شوند مگر به صورت اتفاقی (موقت ) و تحت شرایطی خاص وبه صورت محدود. اگر شخصی تحصیل کرده رشته حقوق باشد ولی شغل او وکالت نباشد، بخواهد به صورت اتفاقی برای حل مشکلاتی که بستگان نزدیک او در مراجع قضایی دارند، خارج از چرخه و آزمونهای سخت کانون وکلای دادگستری، از این کانون برای همان مورد خاص پروانه وکالت موردی بگیرد، با طی مراحل قانونی و پرداخت هزینه مربوطه میتواند به این امر اقدام کند. شخصی که با این روش وکالت موردی برای دفاع از حقوق بستگانش گرفتهاست را وکیل اتفاقی گویند. بالاخره با فراز و فرودهایی که در امور وکالت در سالهای ۱۲۹۶ ،۱۳۰۰ ، ۱۳۰۵، ۱۳۰۶ و ۱۳۰۹ خورشیدی بوجود آمد، کانون وکلای دادگستری تحت نظر وزارت عدلیه تشکیل گردید و قانون وکالت در سال ۱۳۱۵ به تصویب رسید. این قانون کماکان پابرجاست و هم اینک وکلای دادگستری تحت نظارت کانون وکلاء، دارای کانونهایی در بیشتر مراکز استانهای کشور میباشند که به نام «کانون وکلای دادگستری» نامیده میشود و این کانونها با داشتن سازمانی مستقل از قوهی قضائیه، مطابق قوانین، اقدامات وکالتی و نظارت بر امور وکالت و وکلاء را به انجام میرسانند.